چگونه ناامیدی از «شوالیه تاریکی برمی خیزد» به «مرد فولادی» منجر شد
به گزارش downloadfiilm و به نقل از برخورد دهنده بارها و بارها مقالهنویسان بدون در نظر گرفتن نیروی تایتانیک خود به مسیرهای انحرافی میرسند، و وقتی این اتفاق میافتد، بهترین کار این است که از آن انرژی برای نوشتن چیزی متفاوت استفاده کنیم، دقیقاً همان کاری که دیوید اس. گویر، فیلمنامهنویس قهرمان، زمانی که مردی را در نظر گرفت، انجام داد. استیل در طول یک هفته وقفه آهنگسازی از فیلم The Dim Knight Ascends توسط کریستوفر نولان. مواقعی وجود دارد که یک محتوا به سادگی از مقالهنویس در یک دوره زمانی بسیار کوتاه بیرون میآید، زیرا یک داستان باید گفته شود. نیازهای زمانی عموماً تیغهای را نشان میدهند که هر دو طرف را برای هر مقالهنویس قطع میکند، یا آنها را از طریق نابودی قریبالوقوع یک زمان قطع برمیانگیزد یا باعث میشود که صفحات زیادی را در یک دوره کوتاه ویرانگر بالا ببرد.
خلق عجولانه دیوید آیر’s Self destruction Crew عموماً به دلیل گردهمایی ابتدایی ضعیف آن شناخته می شود، زیرا آیر محتوا را در مدت کوتاهی قبل از غوطه ور شدن بی پروا در آفرینش به پایان رساند. پل شریدر، ضبط کننده گاوهای خروشان، پس از آن دوباره، به دلیل نیاز به “جن زنی شیطان درون” (یادداشتی که برای روزنامه نگاران امیدوار است: این رویکرد پیشنهاد نمی شود) در کمتر از یک دو هفته راننده تاکسی را به پایان رساند. سپس، در آن نقطه، بدیهی است که وونگ کار وای عزیز پایه هنگ کنگ است، که یک محتوا و همچنین یک فیلم برجسته کامل را به پایان رساند و یکی از مشهورترین فیلم هایش در آن زمان، با فیلم Chungking Express که در طی ۲۳ روز فیلمبرداری شده است. شکستن از حماسه wuxia او باقی مانده از زمان. واقعیت این است که روزنامهنگاران و تهیهکنندگان بهخاطر چرخههای طولانی خلقشان به طور مداوم در حال دستکاری کارهای متعددی هستند، اما در حالی که شوالیه کمنور برمیخیزد و مرد پولادین هر دو بحثهای خاصی را در مورد خط داستانی خود ارائه میکنند، این بحثها دلیل اصلی این است که برخی امروز آنها را جشن بگیرید.
چه مسائلی در « شوالیه تاریکی برمی خیزد » باعث ناتوانی در نوشتن شد؟
مقاله نویسان در شرایط ثابتی از یک رکود خلاقانه هستند. به سادگی از آرون سورکین بپرسید. فکر کردن واقعاً ساده نیست و با چنین نگاه های بی شماری به انجام یک کار خاص (مانند مجموعه سه تایی و ادامه یکی از بهترین فیلم های تاریخ)، باید هر انتخابی را امتحان کرد، امتحان کرد و نشان داد که قابل اعتماد است. خوشحال کننده گروه بسیار مهم است که در جلسه بالا، گویر این موقعیت را بدبینانهترین سناریوی رکود خلاقانهای که در هر مقطعی تجربه کرده است، توصیف میکند، که شامل نبردی با بستهبندی صحنههای خاصی از شوالیه کمنور صعود میشود در حالی که هنوز احساس قوی تعادل را به دست آورده است. از طریق نمایشگاه افسانه ای در حال حاضر با توجه به احساسی که ممکن است در مورد The Dim Knight Ascends داشته باشید، نمی توان رد کرد که این فیلم همه چیز را در خط خطی قرار می دهد، در یک درگیری که تعداد زیادی از پلیس را در حال جنگ علیه نیروهای مسلح بلایت (تام استرانگ) نشان می دهد. در آخرین مبارزه برای روح گاتهام.
مسائلی که این زوج به آنها پرداختند ظاهراً حول این موضوع بود که چگونه بتمن (کریستین باچ) بر طاعون غلبه میکند، چگونه از گودال فرار میکند، و همچنین چگونگی کشف این که این بچه به دنیای داخل زندان آورده شده است. تالیا. مانند بروس در آخرین جهش بدون طناب خود از گودال، گویر و نولان نیاز داشتند که ترس خود را رها کنند، ترک کنند و “به قهرمانان [خود] اعتماد کنند.” با بازگشت یک میلیارد دلاری صنعت فیلم، این انتخاب ظاهرا نتیجه داد، با این حال، حدس زدن دقیقاً چگونه مرد فولادی در آن بازه زمانی تصور میشد، لذتبخش است.
چگونه “مرد فولادی” از “شوالیه کسل کننده برمی خیزد” به جهان آورده شد؟
این یک واقعیت شناخته شده است که برادران وارنر. در ابتدا نیاز داشت که مرد فولادی را در جهان چیدمان شده نولان ازدواج کند، اما رئیس اوپنهایمر در هر فرصتی که به دست می آورد عقب می راند – و برای بهبود اوضاع! با این وجود، شباهتهای این دو در لحن را نمیتوان در قالب کلمات بیان کرد، زیرا هر دو بر ایجاد فضای نسبتاً سنگین و شخصیت محور برای بهترینهای جهان تمرکز دارند. در واقع، لحن مبهمتر مرد پولادین آنقدر خاص خود را نشان داد که ناخواسته فیلمهای مافوق بشری را برای همیشه تغییر داد و جایگزینهایش با هزینههای مسخرهتر ثابت شدند. گویر در طول استراحت کوتاه خود به قسمتی از شماره های اولیه Activity Comics که سوپرمن در ابتدا ظاهر شد، بازگشت. این باعث شد که او کتابی دو صفحه ای بسازد که تبدیل به مرد فولادی شود. زمانی که استراحت آنها از بین رفت و نولان از او پرسید که آیا فکری دارد یا نه، گویر پاسخ داد: “من این فیلم سوپرمن را دارم که ربطی به شوالیه کم نور برمی خیزد.” با این حال، “هیچ چیز” به نظر می رسد تا حدودی کشدار است.
شباهتهای موضعی بین «شوالیه کسلکننده برمیخیزد» و «مرد پولادین» به صورت عمیق اجرا میشوند
بدون شک تعداد خاصی از افکار احتمالا بین دو فیلم پرفروش پوشش داده شده است. با در نظر گرفتن همه چیز، بتمن و سوپرمن هر دو شخصیتهای آسمانی هستند که نمیکشند (به هیچ وجه شبیه شرکایشان در فیلم قدرت قریبالوقوع جیمز گان نیست)، بنابراین مقدار زیادی از شوالیه کمنور برمیخیزد و مرد پولادین با کباب کردن گره خورده است. افسانه های خود شخصیت ها برای مثال، The Dim Knight Ascends درباره چالشهای همگام شدن با هارمونی از پسزمینه پس از عظمت بتمن و تبدیل شدن به یک مدافع خیالانگیز است، در حالی که بروس تحمل میکند که تصویر بیشتر بهعنوان یک افسانه لغزششده کار میکند تا یک مراقب فعال. Man of Steel، به همین ترتیب، در مورد این واقعیت است که بسیار دشوار است که یک موجود الهی در بین انسان ها باشد، زک اسنایدر به شدت به ظاهر ابرقهرمانان در واقعیت ما بر اساس دیدگاه انسانی، که توسط فعالیت های دستی بسیار خیره کننده تاکید می شود، متمایل می شود. نماهایی که صحنه های نبرد را از طریق آنها ضبط کرده است. اینها موجوداتی هستند که برای درک جمعیت بسیار سریع حرکت می کنند، با فیلمبرداری که جمعیت را به تماشاچی در میدانی از موجودات الهی تبدیل می کند.
تعداد کمی از هر انتخاب عجیب رویزیونیستی پشت این احساس اصالت در مورد قوانین اخلاقی استوار ابرقهرمانان با ستایش مواجه شد. در زمان ورود Batman v Superman: Sunrise of Equity به عنوان بتمن (بن افلک) با تعداد زیادی کشته شدند، در حالی که سوپرمن (هنری کاویل) در Man of Steel انتخاب کرد که گردن ژنرال زود (مایکل) را ببرد. شانون) برای نجات یک خانواده علیرغم اینکه باعث نابودی شدید در مبارزه آنها شد، برای همیشه به عنوان لکهای شناخته میشد که DCEU نمیتوانست خود را از آن پاک کند. تقریباً می توان تصور کرد که گویر از انگیزه ای که بتمن را وادار به انجام این کار بدون کمک کسی به نفرین کند، دور می کند، به جای اینکه سلینا (آن هاتاوی) را انتخاب کند تا بدون لحظه ای به او شلیک کند و او را از توپ بتپاد شلیک کند. در واقع، حتی بتمن استارتز نیز دید که بروس وین از یک بند فرار در آیین نامه اخلاقی خود برای شکست دادن به یاد ماندنی ترین دشمن خود استفاده می کند، بنابراین هر فرد منطقی قبول خواهد کرد که این سوال در تمام طول مجموعه سه مورد در ذهن گویر و نولان وجود داشت.
آنچه در حین تشریح سفر گویر در بخشی از بزرگترین فیلمهای قهرمان جهان شگفتانگیز میشود، توجه به پیشرفت در فلسفه او زمانی است که ایده یک غذای مافوق بشری برای جمعیت انبوه به میان میآید. فیلم Man of Steel واقعاً فیلم اصلی او نبود که با احتمال یک قتل فوق بشری بازی می کرد، و با زیرکتر شدن افراد بد، به انتخابی تبدیل می شود که با جدیت بیشتری می توان آن را خریداری کرد. با این حال، فیلم اصلی به اندازه کافی شجاعانه بود که با آن ادامه داد. در حالی که تقریباً میتوانیم مطمئن باشیم که سوپرمن: میراث جیمز گان به اندازه گویر و اسنایدر مسیری بحثبرانگیز را طی نمیکند، باید ارزش آن را در نگاهی به گذشته دید، اساساً آنها به شدت تلاش کردند.