دانلود زیرنویس فیلم Zatoichi and the Chest of Gold 1964 زیرنویس فیلم زاتویچی و سینه طلا یک فیلم ژاپنی Chambara محصول 1964 به کارگردانی کازوئو ایکهیرو با بازی شینتارو کاتسو در نقش ماساژور نابینا زاتویچی است.

دانلود زيرنويس اينجا کليک کنيد

زیرنویس فیلم Zatoichi and the Chest of Gold 1964 ایچی برای ادای احترام بر سر قبر مردی که دو سال قبل کشته بود به روستای ایتاکورا می رود. او سر قبر خاطرات دعوای دو باند یاکوزا (ایوکا و ساساگاوا از فیلم قبلی) را به یاد می‌آورد، مردی فرار کرد و با وجود اینکه ایچی در دعوا شرکت نمی‌کرد، به ایچی حمله کرد. خواهر مرد مرده، چیو، می شنود که ایچی این را با خودش می گوید.

ایچی برای شرکت در جشن روستایی دعوت می شود: پس از سه سال خشکسالی و قحطی نزدیک، آنها و هفده روستای دیگر در شهرستان Usui 1000 ریو جمع آوری کرده اند تا با آن مالیات به ساکنان محلی بپردازند. ایچی با کمال میل به آن ملحق می شود در حالی که مردم محلی قهرمان خود چوجی را می خوانند – که با گروهی در تپه ها زندگی می کند و در حالی که از روستاییان محافظت می کند از پلیس پنهان می شود. همانطور که آنها طلا را به مقصد محلی (گوندایو) منتقل می کنند، توسط سه سامورایی (به رهبری جوشیرو، که شلاق به دست دارد) و سپس توسط یک گروه بزرگتر در کمین قرار می گیرند. تعدادی از اهالی روستا کشته می شوند و بقیه فرار می کنند. وقتی دزدها صندوق طلا را تا پایه تپه تعقیب می کنند، متوجه می شوند که ایچی بالای آن نشسته و پیپش را می کشد. او هنگام حمله چند مرد را می کشد و بقیه فرار می کنند. در روستا، مردان محلی، ایچی را متهم به سرقت آن می کنند، قبل از اینکه او قول دهد طلا را پیدا کند. این گفتگو توسط زنی خوش پوش به نام اوگین شنیده می شود. برای دوری از ایست بازرسی های دولتی از راه های پس زمینه ای استفاده می کند و دوباره با او روبرو می شود. وقتی او انگیزه او را برای حضور در پشت جاده زیر سوال می برد، او پاسخ می دهد که نمی تواند بگوید، زیرا او نابینا است و سپس از او می پرسد که چرا در همان جاده است.

دانلود زیرنویس فیلم زاتویچی و سینه طلا 1964 در اونسن در مقصدش، اوگین یک اتاق خصوصی می گیرد تا ایچی از آب بلند شود. او را می شناسد و به او اطمینان می دهد که نابینا است و چیزی نمی بیند (در غیر این صورت او زیر چشمی نگاه می کند و در این هنگام دو مرد را که از پنجره پشت بام نگاه می کنند به بیرون پرتاب می کند) و آنها مختصراً صحبت می کنند. وقتی او را ترک می کند، خواهر، چیو را می بیند و می پرسد که چرا او ایچی را از ایتاکورا دنبال می کند. در کوه آکاگی، چند تن از گروه چوجی به او اطلاع می‌دهند که برخی از مردان توسط مردی نابینا با شمشیر کشته شده‌اند، اما ایچی به آنجا رسید تا از چوجی بپرسد که چرا پول را دزدیده است. ایچی به راهزن اطلاع می دهد که برخی از مردانش سرکش کرده اند و صندوق طلا را دزدیده اند – هر چند آن دو مرد سریع اعتراف می کنند و از او می خواهند که آنها را به خاطر اعمالشان بکشد. چوجی که ذائقه خود را برای سبک زندگی راهزنان از دست می دهد، تصمیم می گیرد تا آنجا را ترک کند و از ایچی می خواهد که مسیر دیگری را طی کند- تا برادرزاده جوان یکی از گروه ها را تا محل امن همراهی کند، قبل از اینکه از ایچی به خاطر ایمانش به او تشکر کند.

زیرنویس Zatoichi and the Chest of Gold 1964 در شهر نزدیک، اوگین (عاشق مونجی) به همراه چیو به مونجی می گوید که ایچی به سمت راهزنان می رود و مونجی قول انتقام از خواهر را می دهد. مونجی به تازگی به سمت رئیس پلیس محلی ارتقا یافته و جیت (یک چماق آهنی شاخدار) خود را به عنوان نشان دفتر دریافت کرده است. او تعدادی مرد را برای دستگیری ایچی و راهزنان در کوه آکاگی سازماندهی می کند. ایچی صدای آمدن آنها را می شنود و سیستم هشدار راهزنان را در پایین کوه راه اندازی می کند و پلیس را جذب می کند و بسیاری از آنها را می کشد تا به بقیه فرصت بیشتری برای فرار بدهد. با این حال دیگران به زودی به دام می افتند و در دفاع از رئیس خود می میرند.

صبح روز بعد در یک مسافرخانه، مونجی با جوشیرو درباره نقشه‌شان صحبت می‌کند، اما دو سامورایی دیگر وقتی متوجه می‌شوند که یک قمارباز نابینا در سالن تاس خوب عمل می‌کند، از رفتار بدشان ناراضی هستند. آنها به او نزدیک می شوند و پس از اینکه جوشیرو با پرتاب شمشیر خود به هوا یک سکه مون را از وسط به دو نیم می کند، با ایچی 35 ریو شرط می بندند که او نمی تواند همین کار را انجام دهد. می پذیرد و پیروز می شود. در بیرون، او با دو سامورایی که مکالمه آنها را شنیده بود روبرو می شود. در حالی که دانش را انکار می کنند، یکی از آنها ناخواسته دخالت قصد را آشکار می کند. ایچی به آنها 10 ریو می دهد، اما آنها همچنان به او حمله می کنند و کشته می شوند.

رئیس دهکده ایتاکورا از نیت گوندایو درخواست می کند که با دزدیده شدن پول مالیات، ملایم باشد. گوندایو رئیس را به دروغگویی متهم می کند و اصرار دارد که مالیات ده روز دیگر پرداخت شود. جوشیرو با گوندایو با حضور مونجی صحبت می کند و فاش می کند که گاندایو دریافت کننده 1000 ریو دزدیده شده است و پول بیشتری می خواهد. ایچی از راه می رسد و جوشیرو ایچی را کرم صدا می کند، اگرچه می خواهد او را به طور خصوصی بکشد تا دو مرد دیگر از دیدن کشته شدن دشمنشان لذت نبرند. مونجی به افرادش دستور می‌دهد که ایچی را بگیرند، اما جوشیرو آنها را با شلاق خود به عقب برمی‌گرداند و می‌گوید آنها فقط خواهند مرد و ایچی بدون مزاحمت می‌رود. گوندایو دستور می دهد رئیس و سه مرد روستای دیگر در سپیده دم اعدام شوند. در بازگشت به ایتاکورا، ایچی مورد اوباش قرار می گیرد، اما زمانی که برخی او را احمق کور خطاب می کنند و رفتارش تغییر می کند، آنها متوقف می شوند. او می رود و چیو به دنبال او می آید. او می‌گوید که از همان ابتدا احساس می‌کرد که او کیست و او از ایچی می‌خواهد که آنها را نجات دهد.

روستاییان ایتاکورا امیدوار بودند که حمله ای را علیه نیروهای گاندایو انجام دهند و معتقد بودند که چیزی برای از دست دادن ندارند، اما وقتی فهمیدند او هشت تفنگدار را به عنوان بخشی از نیروی خود مستقر کرده است، دلشان را از دست می دهند. اما زاتویچی حمله غافلگیرانه ای را آغاز می کند و موفق می شود تفنگداران را بکشد. با یادگیری این موضوع، مونجی و گوندایو دچار وحشت می شوند. گوندایو شروع به از بین بردن مدارک مکتوب جنایت می کند و خود را نجات می دهد در حالی که مونجی را درگیر می کند، زمانی که مونجی نیمی از طلا را طلب می کند و تنها توسط گوندایو کشته می شود. ایچی با فرار گاندایو وارد می‌شود و می‌گوید گاندایو می‌تواند با دادن رسید مالیاتی به کشاورزان و برگرداندن طلا به آنها کفاره بدهد. او به ایچی حمله می کند و کشته می شود. جوشیرو از راه می رسد و می گوید که او طلا را نمی خواهد اما یک ساعت دیگر او را در معبد بودای ملاقات می کند. چیو منتظر ایچی است و او طلا را به او می دهد. او همچنین برنده های قمار خود را برای سنگ قبر مناسب برای برادرش می دهد. چیو که احتمالاً با ایچی برده شده است، از او التماس می کند که برای جشن آتی در دهکده بماند.

زیرنویس فیلم زاتویچی و سینه طلا 1964 جوشیرو سوار بر اسب به دوئل می‌رسد و شلاق خود را دور گردن ایچی می‌پیچد و او را پشت سر می‌کشد و باعث می‌شود که ایچی شمشیر خود را رها کند. با این حال، جوشیرو او را از کنار شمشیر خود می کشاند. ایچی جوشیرو را از اسبش بیرون می کشد، سپس اسلحه اش را پس می گیرد و او را می کشد، و ظاهراً به سمت دهکده شروع می شود تا به قول خود برای جشن گرفتن با چیو عمل کند…

زیرنویس زاتویچی و سینه طلا 1964 این فیلم را در مقایسه با فیلم‌های قبلی Zatoichi «به‌نسبت جسورانه» توصیف کرد، و کارگردان Kazuo Ikehiro «لمس تجربی‌اش را به مونتاژهای کلیدی گسترش می‌دهد (صحنه‌های روستاییان دیوانه با یک سری تاب به هم متصل می‌شوند، از جمله یکی که ما را به یک جهت عمودی غیرمنتظره سوق می‌دهد).